مرور خاطرات و زندگینامه شهداء موجب تداعی ارزشهای والای انقلابی و اسلامی در ذهن هر خواننده ای می شود.
شهداء افرادی بودند که پیوستن به لقاء الله را به زندگی در این دنیای وانفساء ترجیح دادند.
حال نوشتن از این افرادی افلاکی هر چند دشوار است اما بارها شنیده ایم
که ترویج فرهنگ شهادت و زنده نگه داشتن یاد و نام آنها کمتر از خود شهادت
نیست، برآن شدیم طبق گزارشهای متداول زندگینامه و خاطرات شهداء مظلوم
شهرستان بیجار را در آئینه رسانه ایبیجار بام ایران ،جهت آشنایی بیشتر جوانان انعکاس دهیم.
شهید یوسف افشاریان در سال ۱۳۳۷ در روستای« دولتشاه» درشهرستان «بیجار»
به دنیا آمد ، درسال ۱۳۴۳ به مدرسه رفت .و به دلیل مشکلات و وجود محرومیت
تا پایان سال اول راهنمایی به تحصیل ادامه داد و تحصیل باز ماند .
زندگی در روستا و انجام کارهای طاقت فرسا وی را در برابر مشکلات پخته و
ازموده کرده بود. در تیر ماه سال ۱۳۵۶ به خدمت سر بازی فرا خوانده شد و پس
از آنکه دوره آموزش نظامی خود را در پادگان عجب شیر پشت سر گذاشت ، به لشکر
۲۸ پیاده کردستان اعزام و مشغول خدمت شد .
وی با اوج گرفتن انقلاب اسلامی و صدور فرمان تاریخی حضرت امام (ره) مبنی
بر فرار سربازان از سر باز خانه ها، محل خدمت خود راترک کرد و در شهرستان بیجار به فعالیت های سیاسی علیه رژیم منفور پهلوی پرداخت .یک ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تصمیم گرفت که به محل خدمت خود باز گردد .
در اسفند ماه سال ۱۳۵۷ یعنی درست آن روزی که لشکر ۲۸ پیاده کردستان به
محاصره نیرو های ضد انقلاب در آمده بود، به محل خدمت مراجعه کرد . با وجود
آنکه می توانست از لشکر خارج شود اما با عنایت به روحیه ایثار و مردانگی سر
شاری که داشت ایستاد و با همان لباس شخصی به مبارزه با نیرو های ضد انقلاب
پرداخت .در فروردین ماه سال ۱۳۵۸ خدمت خود را تمام کرد .
در سال ۱۳۵۹و با مشاهده مزاحمتهایی که ضد انقلاب برای مردم و نظام ایجاد می کرد، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان بیجار در آمد و به مبارزه علیه دشمنان مردم ایران پرداخت .
شهید افشاریان در سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد که ثمره آن دو فرزند پسر می باشد
.یک ماه از ازدواجش می گذشت که دریک در گیری با نیرو های ضد انقلاب در
روستای کوپه قران تکاب از ناحیه پا مجروح شد .
پس از آنکه مجروحیت وی بهبود یافت برای فرا گیری آموزش های چتر بازی به
تهران رفت .در پی سپری کردن مدت شش ماه آموزش چتر بازی برای مربی گری به
ارومیه انتقال یافت .مدتی نیز فرمانده عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
شهرستان دیواندره شد .بعد از یک سال ؛فرماندهی عملیات تیپ ۳۹ بیت المقدس را
پذیرفت . مدت دو سال و چند ماه در آن سمت ماند .
در تاریخ ۱۱/۴/ ۶۵ پس از عملیات کربلای یک که به آزادی مهران انجامید
؛ما موریت یافت تا در مرز های خروجی مهران از خارج شدن نیرو های دشمن جلو
گیری کند ،اما در حالی که سوار موتور بود از ناحیه سینه مورد اصابت تر کش
خمپاره دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید .
شهید افشاریان با اقتداء به مولا و سرور سالار شهیدان دارای چنان روحیه
ظلم ستیزی و سلحشوری بود که از هیچ موقعیتی هراس نداشت و این خصوصیت اخلاقی
وی یعنی شجاعت و بی باکی او به حدی بود که وقتی بعضی از نیروهای دشمن به
اسارت در می آمدند به شجاعت و دلیری او اعتراف می کردند.
علاوه بر شجاعت، دارای خصوصیت اخلاقی ویژه ای بود، معنویت وجود سردار
شهید یوسف افشاریان موجب آرامش دوستان و همرزمان او می شد، توکل عجیبی داشت
، قبل از دست زدن به ماشه اسلحه همواره بسم الله الرحمن الرحیم می گفت،
آرامش خاطر وی موجب می شد که وی کمتر عصبانی شود.
به عهده گرفتن مسئولیت کارهای سنگین و طاقت فرسا و بر طرف نمودن مشکلات
دیگران از دیگر خصوصیات اخلاقی شهید افشاریان بود که می تواند الگوی باشد
برای مسئولیت پذیری جوانان امروز ایران اسلامی.
سردار شهید یوسف افشاریان در وصیت نامه اش در خصو فیض عظمای شهادت
اینچنین نوشته است:شهادت شیرینی است که هر کسی توان آن را ندارد بنوشد، مگر
آنکه خود را از تمام قید و بندهای ظاهری اعم از مال و جان گذشته، بلکه این
راه سعادتو پیروزی است.
من از خداوند متعال طلب می کنم تا زمانی که نرسیده باشم یعنی به مقام شهید نرسم، شهید نشوم.
مزار مطهر شهید در گلزار شهدای شهرستان بیجار می باشد. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.